Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-04@04:52:14 GMT

گفت‌وگو با مرد جوانی که جسد دوستش را در بیابان‌ دفن کرد

تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۸۱۷۴۸

گفت‌وگو با مرد جوانی که جسد دوستش را در بیابان‌ دفن کرد

روز آخر وسوسه شدیم که مواد مصرف کنیم که بعد از مصرف، من به خانه رفتم و ... - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، دوشنبه بیست‌و‌یکم فروردین ماه، مرد میانسالی مشغول نگهبانی در یک شهرک مسکونی در محله قائم بود، در فیلم دوربین‌های مداربسته شهرک، مرد جوانی را مشاهده کرد که جسد پتو پیچ شده‌ای را داخل خودروی کوییک خود قرار داده و به سرعت محل مورد نظر را ترک کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قتل زن جوان مسافرکش در لواسان؛ جسد مقتوله در صندوق عقب ماشین کشف شد!

نگهبان شهرک مسکونی پس از دیدن این صحنه وحشت‌آور، بلافاصله به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و این موضوع را به اپراتور گزارش کرد که با اعلام این خبر، ماموران کلانتری 164 قائم با دستور قاضی امیرحسین علیمردان؛ بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

ماموران کلانتری در نخستین گام با تحقیقات محلی هویت متهم را شناسایی کردند و به سراغ او رفتند؛ مرد جوان در بازجویی‌های اولیه به تیم پلیس گفت: متوفی دوست من بود که مواد مخدر هم می‌کشید و امروز فوت کرد که من نیز جسد آن را داخل پتو قرار دادم و در بیابان‌های پردیس دفن کردم!

همین اظهارات کافی بود تا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و کارشناسان تیم تشخیص هویت با دستور قاضی جنایی راهی بیابان‌های فردیس شدند و جسد مرد جوان را کشف کردند؛ پس از پایان تحقیقات میدانی نیز متهم پرونده توسط کارآگاهان جنایی بازداشت شد.

گفت‌وگو با متهم

با متوفی چگونه آشنا شدی؟

با او در کمپ ترک اعتیاد آشنا شده بودم.

از روز حادثه بگو؟

دوستم اهل قزوین بود و به خاطر اعتیادش سال‌ها دور از خانواده‌اش زندگی می‌کرد؛ بعد از ترک اعتیاد پیش خانواده‌اش برگشت تا اینکه با او تماس گرفتم و قرار شد همدیگر را ببینیم؛ به تهران آمد و در میدان آزادی با او قرار گذاشتم.

بعد چه شد؟

2 روز با هم بودیم و تفریح می‌کردیم که او را به دفتر کار پدرم در شهرک قائم بردم؛ شب‌ها آنجا می‌خوابید و من خانه می‌رفتم تا اینکه روز آخر وسوسه شدیم که مواد مصرف کنیم و بعد از مصرف، من به خانه رفتم و صبح روز بعد که سراغ دوستم رفتم دیدم که فوت کرده است.

چرا اورژانس خبر نکردی؟

ترسیده بودم و فکر می‌کردم پایم گیر است؛کسی که اعتیاد دارد از سایه خودش هم می‌ترسد!

چگونه معتاد شدی؟

دبیرستانی بودم که یک بار حشیش کشیدم اما این اواخر اعتیادم شدید شد و به هروئین معتاد شده بودم.

به گزارش تسنیم، با دستور امیرحسین علیمردان؛ بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جنایی، جسد متوفی برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: دادسرای امور جنایی قتل در تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۸۱۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ستار اورکی از علاقه‌اش به موسیقی فیلم گفت/همکاری با مسعود کیمیایی

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی توسط موزه سینما، به مناسبت زادروز ستار اورکی آهنگساز مطرح فیلم‌های سینمایی بخش‌هایی از گفت‌وگوی این هنرمند منتشر شده است.

ستار اورکی آهنگساز مطرح سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیر ماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم. در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقه‌مند شوم و آن را دنبال کنم.

وی با بیان اینکه فکر نمی‌کرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمی‌توانستم نسبت به جنگ بی‌تفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دایما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری می‌کردیم.

آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضور من در میدان جنگ بود، اما من نمی‌توانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بی‌تفاوت باشم.

اورکی بیان کرد: در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.

وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلم‌های مسعود کیمیایی را می‌دیدم، صدای تلویزیون را می‌بستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی می‌ساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم می‌رسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من می‌خواست را ارایه دهم.

وی افزود: زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قایل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلم‌های کیمیایی را تشکیل می‌دهد. او زمانی که فیلمنامه‌ای را می‌نویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانس‌بندی‌ها تاکید می‌کند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفت‌وگوهایی که انجام می‌دهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ می‌بینم.

اورکی عنوان کرد: یادم می‌آید من و زنده یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سال‌ها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی می‌خواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموخته‌ام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفه‌ای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.

سکوت در فیلم، موسیقی است

اورکی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته می‌شود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوت‌ها در فیلم، موسیقی به شمار می‌رود. همچنین فعالیت‌های صدابردار در سر صحنه و پس از آن صداگذاری و همینطور دیالوگ‌های بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل می‌دهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثرگذاری کمتری خواهد داشت.

وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است.

اورکی در پایان بیان کرد: برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است. همیشه خود را مرعوب و بدهکار خاک کشورم و مردم آن می‌دانم.

کد خبر 6095781 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
  • زن پرسپولیسی قبل از شیمی درمانی در ورزشگاه آزادی؛ به دخترم قول داده بودم!
  • ستار اورکی از علاقه‌اش به موسیقی فیلم گفت/همکاری با مسعود کیمیایی
  • بیک زاده: پیشنهاد منچسترسیتی به خسرو حیدری؟ من اگر جای او بودم می پذیرفتم! / فیلم
  • یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
  • واکنش امید نورافکن به عکس جنجالی علیه پرسپولیس
  • نورافکن:سپاهان قهرمان واقعی لیگ بوده است
  • نورافکن: سپاهان دو سال است که قهرمان واقعی لیگ است
  • گری نویل فاش کرد: در آستانه هدایت تیم ملی انگلیس بودم!
  • فقط یکی از معلم‌ها می‌داند